معنی (طب) قانقاریا، فساد عضو بر اثر نرسیدنخون، فاسد , شدن، قانقاریا بوجود امدن، تباه کردن, معنی (طب) قانقاریا، فساد عضو بر اثر نرسیدنخون، فاسد پ شدن، قانقاریا بوجود امدن، تباه کردن, معنی (zf) rاjrاcdا، tsاb uqm fc اec jcsdbjomj، tاsb , abj، rاjrاcdا fm[mb اkbj، تfاi lcbj, معنی اصطلاح (طب) قانقاریا، فساد عضو بر اثر نرسیدنخون، فاسد , شدن، قانقاریا بوجود امدن، تباه کردن, معادل (طب) قانقاریا، فساد عضو بر اثر نرسیدنخون، فاسد , شدن، قانقاریا بوجود امدن، تباه کردن, (طب) قانقاریا، فساد عضو بر اثر نرسیدنخون، فاسد , شدن، قانقاریا بوجود امدن، تباه کردن چی میشه؟, (طب) قانقاریا، فساد عضو بر اثر نرسیدنخون، فاسد , شدن، قانقاریا بوجود امدن، تباه کردن یعنی چی؟, (طب) قانقاریا، فساد عضو بر اثر نرسیدنخون، فاسد , شدن، قانقاریا بوجود امدن، تباه کردن synonym, (طب) قانقاریا، فساد عضو بر اثر نرسیدنخون، فاسد , شدن، قانقاریا بوجود امدن، تباه کردن definition,